نام رمان :رمان پریناز
به قلم :فاطمه زاهدی(آقا بیگی)
حجم رمان : ۲.۹۹ مگابایت پی دی اف , ۱.۲۲ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱.۰۸ مگابایت نسخه ی جاوا , ۴۰۶ کیلو بایت نسخه ی epub
خلاصه ی از داستان رمان:
داستان درباره ی دختر ترکمن به اسم پریناز هستش که از یه خونواده پولداره و پدرش صاحب چند کارخانه س.مدتی پدرش به خاطر کارش مجبور میشه به یه سفر بره که تو این سفر هم مادر پریناز همراهش میره و در این مدت پریناز تو خونه ی عموش میمونه و ….
:فرمت رمان:pdf,apk,java,epub
خانه تورج خان پورمند از همیشه شلوغ تر بود.مثل بازار روز پر بود از جمعیتی که در رفت و آمدی بی سابقه بودند.هر کس به کاری مشغول بود و تلاش میکرد در فراهم آوردن مقدمات به دنیا آمدن فرزند دوم تورج خان سهمی داشته باشد.عطر وانیل شیرینی خانگی با بوی اسفند و کندر و شمیم دلنواز هوای بهاری اواخر خرداد درهم آمیخته و همه فضای خانه و نیز کوچه ها و خانه های مجاور را آکنده و مشام همه را پر کرده بود بویی که از رخدادی خوش خبر میداد.
قلیج مراد پیرمرد ترکمن با چهره آفتاب سوخته و پر از چین و چروک حاصل پشت سر گذاشتن روزگاری دشوار و پر از ناملایمات به گلها و باغچه ها درختها گل سرخ و نسترن رسیدگی میکرد.او با وسواسی خاص چمنهای مخمل گون روییده در باغچه ها را کوتاه میکرد.شاخه های اضافی درختان را میزد و با قیچی باغبانی بزرگش هم کردام از سروهای نقره ای را به شکلی در می آورد.هر درختی را که هرس میکرد و به آن شکل میداد کمی از آن فاصله میگرفت تا شاهکار خود را بهتر ببیند و به عیب احتمالی آن پی ببرد.او سپس به بوته گل نسترن که گوهر ناز همسر تورج خان به آن خیلی علاقه داشت رسیدگی میکرد.
در وسط باغچه آلاچیقی چوبی ساخته شده بود که گلهای نسترن زرد و صورتی آن را همچون نگین انگشتری در میان گرفته بود به طوری که در فصل بهار و تابستان به شدت انبوهی گلها چوبهای آلاچیق از نظر پنهان میشد.در داخل آلاچیق یک میز و چهار صندلی فلزی سفید رنگ برای استراحت گذاشته شده بود.
رمان پریناز
منبع:http://www.forum.98ia.com/